رادین اقا عشق ماما نفس بابا

سلام خاله   a & s     جون دلمون برات تنگ شده خیلی وقته نیستی یا شاید هم ما چون خیلی دوستتون داریم این چند روزه که نبودید به نظرمون طولانی اومده،امروز بااین که مامانی سرش شلوغبود ولی صبح قبل از این که بریم مهمون سریع با گوشیش اوارد وب شد و به قسمت نظرات نگه کرد و تو دلش هم می گفت حتما امروز که شنبه ست خاله برامون کلی نظر گذاشته،ولی چون چیزی ندید کمی گرفته شد اخه همیشه وبمون با حرف های شیرین شما و نظراتتون  مزین میشد ولی چند روزی یه که نیستید،حتی شب هم که اومدیم خونه باز کار صبح رو تکرار کرد و اولش خوشحال شد چون تعداد نظرات زیاد بود لی همین که کامنت هارو چک کرد اسم شما رو ندید و بازم این شلکی شد  الان...

سلام دوست جون هامون، شب همگی به خیر. الان که نشستم پای کامپیوتر از ساعت 6.40 روز جمعه بیدارم تا الان که دارم این پست رو می زارم دیگه از بس بیخواب موندم  بدم به بی خوابی عادت کرده و مقابل خواب داره از خودش مقاومت نشون می ده،دیشب بعد از یه روز پر کار و خستگی ساعت 2.30 تصمیم گرفتم بخوابم و درست نیم ساعت بود که رفته بودم اتاق خواب که اقا کوچولو جیغ بنفش کشید طوری که بابایی رو هم از خواب بیدار کرد و این شد شروع ماجرا چون تا خود صبح بیدار بود و هر کاری می کردیم لالا نمی کرد البته من می دونستم رادینم چشه ولی کار زیادی نمی تونستم براش بکنم فقط باهاش بازی می کردم ،ساعت 7 صبح بود که اقا کچولو لالا کرد و چون بابایی داشت حاضر می شد که بره سر...

به گفته مارتین لرند ، جراح استخوان موسسه درمانی دانشگاه شیکاگو، یکی از دلایل مراجعه زنان به پزشک کمر درد است و حدود 80 درصد انسان ها از این عارضه رنج می برند. اما می توانید این عوامل را از پیش شناسایی کنید. 1.کفش های بسیار زیبایتان : کفش های که دارای پاشنه های بالت مانند هستند در مقایسه با چیزی که ما می پنداریم مضرات بیشتری دارند. کفشهایی که پاشنه های بسیار نازکی دارند نمی توانند تکان های هنگام راه رفتن را در خود جذب کند ، براساس گفته مایکل هیسی، جراح مغز و استخوان موسسه تکزاس دیسک های قسمت تحتانی کمر با نوعی مایع پر شده اند،راه رفتن با کفش پاشنه نازک در طول روز این دیسک ها را مانند اسفنج منحرف کرده و پیچ می دهد. 2.کودکان : زم...

سلام پسملی مامان، سلام جیگر طلام،سلام عشقم،نفسم،جونم ،قلبم ،سلام تکه ای از وجودم پسر نازم اینهارو که برات می نویسم یه وقت فکر نکنی دارم گلایه می کنم یا منتی رو سرت می زارم،می نویسم تا یاد باشه شاید یه روزی به کارت بیاد و با یاد اوریشون بدونی که برای قد کشیدنت زحمت کشیدم. رادین تا حالا هیچ وقت و هیچ جا نگفتم و حتی تو وبت هم برات ننوشتم که تو هم مثل اکثر نی نی ها مامانی رو اذیت می کنی چون دوست ندارم ازت گلایه کنم ولی نگفتنم و ننوشتم دلیل این نیست که شب ها خوب می خوابی،غذا خوب می خوری و مامانی رو کلافه واذیت نمی کنی. می نوسیم تا روزی که بزرگ شدی بخونی و فکر نکنی که کشکی کشکی قد کشیدی و برا خودت اقایی شدی.   گلم شبها با این که زود ...

سلام ماهه ، روزه، ساعته، دقیقه ای من . الاهی فدات بشم که امروز  و این لحظه چهار تا 11 کنار هم داری و هشتتا 1 خوشگل اومدن بهت بگن که تو یک،یکی فرشته ی من، الاهی من قربونت بشم که از وقتی اومدی زندگیم شده یک،یک فدات بشم که از وقتی اومدی احساسم و دیدم به زنگدی و اطرافم شده یک،یک قربون یک و یک خودم  بشم که مامانی رو  هر روز بیشتر از قبل عاشق می کنی و هر روز یه قدم به خدا نزدیکتر چون باهر حرکتت به حکمت و بزرگی و قدرت خدا پی می برم.    &   من دوستت دارم                      ...

اندکی تحمل نمایید تا تصویر به طور کامل بارگذاری شود. ...

...

سلام دوستای گلمون ما بعد از یه غیبتکوتاه مدت دوباه برگشتیم البتهغیبتمن دلیل داشت وگرنه ما که نمی تونیم از شماها دل بکنیم واگه یه روزنبینیمتن دلمن براتون تنگ میشه اساسی، دلیل غیبتمون قطع بودن اینترنتمون بود که این اواخر واقعا کلافمون کرده بود اخه اینا اواخر تا با اینترنت کار می کردیم از شرکتی که اینترنت گرفتیم برامون پیام می یومد که شارژ حجمی شما تموم شده و ما کارمون شده بود هر روز شارژ کردن اینترنت تا این که اخرین بار که شارژش کردیم اصلا ازش استفاده نکردیم تا این که 5 ساعت بعد از شارژ بابایی همین که خاست وارد گوگل بشه باز هم پیام اومد و ما هم این شکلی شدیم  که ای دل غافل ما که هنوز ازش استفاده نکردیم که باز هم این پیام برامون اوم...

سلام جوجوی من شبت بخیر نفسم،عزیزم شما  خوابی و من هم گفتم بیام و عکسهای 11 ماهگی و جشن کچولویی روکه برات گرفتیم رو بزارم ولی هرچی دنبال دوربین گشتم پیدا نکردم تا این که ازبابایی سراغش رو گرفتم و بابایی هم گفت که دوربین رفته مهمونی  خدا کنه دوربین خان، خونه برگشتنی سالم باشه،عزیزم فکر نکنی مامانت خسیسه نه جونم اخه هر وقت وسایل های این چنینی ما میرند مهمونی کمی تا قسمتی سالم برنمی گردند خونه و من هم این شکلی میشم اخه یکی نیست بگه بابایی گلمون حداقا داشتی میفرستادیش مهمون خونه مردم تر و تمیزش می کردی و اون عکس هارو cutمی کردی و می ریختیشون تو کامپیوتر اخه اونها که تو ممری بودند عکس ها و فیلم های خانوادگی بودند نه فیلمهای ...